مروری بر تأثیرات آموزش مجازی بر سلامت جسمی و روحی دانش آموزان در گفتگو با اولیا و مربیان؛
مسلماً یکی از اصلی‌ترین نقاط چالش‌برانگیز سیستم آموزشی کشور، مسئله تربیت و پرورش است یعنی کودک باورود به‌مدرسه، مستقیم با مقوله آموزش الفبا و مقدمات ریاضی آشنا می‌شود و تمرکز بر مؤلفه‌های تربیتی، مهارتی، سبک زندگی و رسوم اجتماعی کمتر است که این موضوع در دوران شیوع ویروس کرونا به‌ویژه در مقطع ابتدایی تشدید شده است.
گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ تمام کارشناسان زبده در حوزه آموزش‌وپرورش باوجود همه اختلاف نظرات در دو شیوه آموزش بر پایه استانداردهای جهانی یا هویت ملی و فرهنگ هر کشور، در یک نقطه با یکدیگر اشتراک مساعی پیدا می‌کنند که مربوط به حساس و حیاتی بودن آموزش در مقطع ابتدایی است که اساس شکل‌گیری هویتی، تحصیلی و حتی رفتارهای بهنجار یا ناهنجار دوران بزرگ‌سالی را در بر خواهد گرفت.

به همین منظور است که کشورهای پیشرفته جهان برای شش سال نخست تحصیلی وارد برنامه‌ریزی‌های درازمدت، هدفمند و پذیرش هزینه‌های تقریباً سنگین می‌شوند؛ چراکه در نگاه دولتمردان آن کشورها، دانش آموزان مقطع ابتدایی در افقی دوردست به‌عنوان مدیران عالی‌رتبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی ترسیم می‌شوند و حتی در سطحی پایین‌تر اساس یک نظام آموزشی استاندارد، مفرح و قابل‌پذیرش برای کودکان در امروز تضمین‌کننده شکل‌گیری جامعه‌ای قانون‌گرا، شهروند محور البته معتقد و پایبند به ارزش‌های ترسیمی آن دولتمردان طی دو دهه آینده است.

به همین منظور، سیستم آموزشی کشورهای توسعه‌یافته همواره در تکاپو به‌منظور طراحی مدرن‌ترین شیوه‌های تدریسی برای کودکان مقطع ابتدایی هستند، بر همین اساس نخست هدف‌گذاری آموزشی توسط مدارسی صورت می‌گیرد و ثانیاً مشارکت اولیاء دانش آموزان از بدو ورود به مدرسه تا پایان مقطع ششم تحصیلی نه تنها الزامی است، بلکه در اقدامی سخت‌گیرانه‌تر توسط نهادهای نظارتی مربوط به سیستم آموزش‌وپرورش، شهرداری‌ها و متخصصان زبده امور خانواده مداوم رصد و کنترل هم می‌شود و در صورت پایبند نبودن والدین به وضعیت تحصیلی فرزندانشان از سوی پلیس با شکایت مدیران مدارس حتی تحت تعقیب قضایی هم قرار می‌گیرند.

برای درک بهتر وضعیت آموزش مجازی دانش آموزان که پس از همه‌گیری کویید-۱۹ فراگیر شد، به سراغ خانواده‌های دانش آموزان رفته‌ایم تا تجربیات آن‌ها درباره وضعیت آموزش مجازی را مرور کرده و سپس به واکاوی وضعیت جسمی و روحی فرزندان که حداقل در دو سال اخیر امکان رفتن مستمر به مدرسه را نداشته‌اند، بپردازیم. به همین منظور نیز با افرادی در خارج از کشور و افراد داخل از کشور به گپ و گفت پرداخته‌ایم.
 
سیستم آموزشی نروژ به دنبال ارتقاء روحیه پرورشی کودکان است تا آموزش

نخستین گپ و گفت با «مجید و ثریا» زوج هم‌وطن ساکن کشور نروژ انجام شد، آن‌ها درباره وضعیت تحصیلی فرزندشان «سام» که در سال دوم ابتدایی تحصیل می‌کند، می‌گویند: «در سیستم آموزشی نروژ دانش آموزان در مقطع ابتدایی که سنین ۶ تا ۱۳ سال را در برمی‌گیرد عمدتاً به بازی کردن در کلاس، آوازخوانی و یادگیری رسوم اجتماعی مردم نروژ و آموزش قوانین ابتدایی حقوق شهروندی مشغول هستند و معلمان در این مقطع حساس به دنبال ارتقاء روحیه پرورشی کودکان هستند تا آموزش صرف الفباء البته در لابه‌لای پر کردن اوقات فراغت، ورزش و آموزش‌های مهارتی مربوط یادگیری زندگی جمعی میان کودکان به تدریس الفباء و ضرب و جمع و تفریح هم پرداخته می‌شود.»

مجید تأکید می‌کند که «تا قبل از همه‌گیری کوید-۱۹ از سوی معلم فرزندشان جلسات منظم هفتگی با آن‌ها و سایر والدین در مدرسه برگزار می‌شد و آن‌ها مداوم در حال چک کردن نقاط ضعف و مثبت تحصیلی سام با وی بودند و یک تقسیم‌کار حساب‌شده میان والدین و معلم در برنامه هفتگی تحصیلی صورت می‌گرفت. اما با همه‌گیری کووید-۱۹ و خطراتی که دانش آموزان را تهدید می‌کرد دو سال پیش مدارس ابتدایی نروژ کاملاً تعطیل و فرآیند آموزش مجازی آغاز شد.»

در ادامه ثریا درباره چگونگی فرآیند آموزش مجازی سام گفت که «در آن مدت معلم علاوه بر ارتباط تصویری با تمام شاگردانش در کلاس مجازی به‌صورت جداگانه در یک برنامه مشخص هفتگی حداقل یک مرتبه گفتگو می‌کرد و نیز مطابق همان روال دوران مدرسه با والدین، جهت عدم افت سطح تحصیلی کودکان صحبت و برنامه‌ریزی می‌شد؛ همچنین از سوی کارشناس ارشد تغذیه مدرسه هم مداوم دستور غذایی مربوط به‌تمامی شاگردان با والدین چک می‌کرد و ساعات ورزش کودکان هم کاملاً مشخص‌شده بود و والدین موظف بودند تا به‌صورت مستمر از ورزش کردن فرزندان فیلم گرفته و آن تصاویر را به معلم و کارشناس تغذیه مدرسه ارسال کنند.

نکته جالب اینکه بدانید باوجود چنین سیستم آموزشی برنامه‌ریزی‌شده در کشوری مانند نروژ، اتحادیه اروپا زیر بار ادامه آموزش صرف مجازی نرفت و یک سال پس از همه‌گیری ویروس کرونا (یعنی در سال ۱۳۹۹) تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا مدارس خود را به‌ویژه در مقطع ابتدایی بازگشایی کردند و کودکان عازم آموزش حضوری در مدارس شدند.

مسلماً یکی از اصلی‌ترین نقاطی که سیستم آموزشی ایران با آن مواجه است، مسئله تربیت و پرورش است که این موضوع در دوران شیوع ویروس کرونا به‌ویژه در مقطع ابتدایی تشدید شده است. درواقع کودکان با ورود به سال اول تحصیلی در سن ۷ سالگی مستقیماً با مقوله آموزش الفبا و مقدمات ریاضی آشنا می‌شوند، بنابراین تعطیلی یک‌باره مدارس مستقیماً روی کیفیت تحصیلی آنان اثر آنی خود را به‌صورت منفی نشان می‌دهد و تقریباً طی سه سال اخیر که مدارس به علت همه‌گیری کوید-۱۹ در ایران کاملاً تعطیل بوده اکثر دانش آموزان مقطع ابتدایی با افت تحصیلی روبرو شده‌اند. نکته بعدی در قطع بودن ارتباط مستمر میان معلم و والدین شاگردان وی نهفته است که در افت تحصیلی کودکان تأثیرات جدی خود را بروز داده است. بسیاری از والدین به‌ویژه مادران از کمترین ارتباط مستمر با معلمان فرزندانشان برخوردار نیستند، ضمن آنکه والدین به‌مانند معلمان آموزش‌های مهارتی لازم برای فائق آمدن بر چنین وضعیتی را ندیده‌اند. برنامه غذایی مشخصی از سوی کارشناسان تغذیه مدارس برای شاگردان در نظر گرفته نشده و حساسیت‌های لازم جهت ورزش و بازی‌های کودکانه مستمر نیز وجود ندارد. این عوامل در کنار عامل مهم دیگر که به سخت‌افزارهای مربوط به آموزش مجازی مربوط می‌شود مانند تهیه سیم‌کارت مناسب آموزشی، گوشی‌های تلفن هوشمند باکیفیت و اینترنت پرسرعت هم متأسفانه بر وخامت ماجرا افزوده و همچنان اقدام عاجلی برای رفع چنین نقیصه‌ای صورت نگرفته و بسیاری از خانواده‌های محروم و مستضعف همچنان توان خرید گوشی یا لپ‌تاپ‌های مخصوص دوران تحصیل کودکان را ندارند و بر اساس آمار با موجی از بازماندگی تحصیلی و افت شدید درسی مواجه خواهیم بود.
 
پرخاشگری غیرطبیعی فرزندان یک خانواده
 
با خانواده دانش آموز دیگری که دارای دو فرزند محصل در مقطع ابتدایی است نیز گپ و گفت داشته ایم. «حمیدرضا» می‌گوید که «ساعات آموزشی هر دو فرزندم در دو پایه تحصیلی جداگانه در مقطع ابتدایی تقریبا یکی‌ست و به فاصله نیم ساعت از آغاز درس فرزند کوچکترم کلاس پسر دوم شروع می‌شود و طبیعتا همسرم می‌بایست تا حدود ساعت ۱۲ ظهر به صورت یکسان روند تحصیلی روزانه هر دو را مدیریت کند که وضعیت کلافه کننده عجیبی است.»

او ادامه می‌دهد که «اکثر معلمان مقطع ابتدایی از تدریس در شبکه شاد امتناع می‌کنند، درحالی‌که مدیران آموزش‌وپرورش و وزارت ارتباطات عنوان می‌کنند که تمامی مدارس کشور به این شبکه تحصیلی هستند و همچنان معلمان در گروه‌های تشکیل‌شده در پیام‌رسان واتساپ نه تصویری بلکه فقط با تدریس صوتی به آموزش می‌پردازند و عملاً کودکان از ارتباط مستمر چهره به چهره با معلمان خود محروم هستند و باگذشت، دو ماه از سال جدید تحصیلی ۱۴۰۰ همچنان معلمان خود را از نزدیک ندیده‌اند و میانشان پیوند عاطفی استاد و شاگردی ایجاد نشده است که همین امر می‌تواند به‌سلامت روانی آن‌ها آسیب‌های جدی وارد کند.»
 
«حمیدرضا» گفت که «خانواده‌هایی مانند خانواده بنده که توأمان دو فرزند ابتدایی در مقاطع تحصیلی جداگانه در خانه دارند با مشکل ناسازگاری آن‌ها به دلیل ساعات طولانی در کنار هم بودن هم روبرو شده‌اند و نرفتن فرزندان به مدرسه باعث شده تا آن احساس دلتنگی برادرانه ناشی از دوری چندساعته به مشاجرات مداوم کودکانه برای تصاحب لپ‌تاپ، گوشی تلفن یا حتی خودکار و مداد رنگی تبدیل شود که ادامه چنین وضعیتی قطعاً منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه غیرطبیعی می‌شود.»

در روایت مجید و ثریا ما شاهدیم که معلم سام به‌مانند آموزش حقیقی در یک گروه مجازی صوتی و تصویری که مدیران عالی‌رتبه مدرسه نیز آن را مشاهده می‌کنند با تمامی شاگردانش ساعات کلاس درس را سپری می‌کند و آن‌ها همچنان فرصت باهم گفتن، باهم خندیدن و باهم سؤال و جواب را از دست نمی‌دهند برخلاف مدل ناقص آموزش مجازی ما که معلمان صرفاً با ارسال یک فایل صوتی در یک گروه صوتی تشکیل‌شده در واتساپ، عملاً یک رابطه یک طرفه با شاگردان خود ایجاد کرده‌اند و به همین منظور بسیاری از کودکان محصل در مقطع ابتدایی انگیزه‌ای برای حضور فعالانه و مشتاقانه بر سر کلاس درس را در فضای خشک و بی‌روح این‌چنینی ندارند.

دانش آموزان کلاس را درک نمی‌کنند
برای شناخت بهتر وضعیت دانش آموزان و تحلیل رفتار آموزشی آن‌ها به گفت‌وگو با خانم اسفندیاری، معلم مقطع تحصیلی ابتدایی پرداخته‌ایم. او پیش از اینکه با ما گپ و گفت داشته باشد، گفته والدین را مرور کرده است. به گفته خانم اسفندی «اگر کلاس‌های درسی مجازی در اتاق‌های صوتی و تصویری درسی توسط معلمان حاضرشده بر سر کلاس‌های درسی در مدارس صورت می‌گرفت، کودکان علاوه بر مشارکت فعال در یادگیری، فضای آموزش را هم به‌مراتب بهتر از وضعیت کنونی درک می‌کردند و حتی خانواده‌های دارای دو فرزند محصل هم با مشکلاتی که ذکر شد روبرو نمی‌شدند.»

اسفندیاری به موضوع افزایش پرخاشگری میان کودکان در مقطع ابتدایی هم اشاره کرد و گفت: به دلیل افزایش فشار معیشتی بر خانواده‌ها شاهد هستیم که در بسیاری از منازل مشاجرات لفظی میان والدین درباره کمبودهای اقتصادی خانواده افزایش داشته و اگر فرزندان آن‌ها فرصت حضور در مدارس را داشتند حداقل به مدت ۵ ساعت در روز از دیدن صحنه‌های ناخوشایند مربوط به مشاجرات والدین دور می‌ماندند. حقیقت آن است که تعداد دانش آموزان خصوصاً پایه ششم ابتدایی به دعواهای میان پدر و مادر خود اشاره می‌کنند و تعداد کسانی که نتوانسته‌اند تکالیف خود را مرتب آماده کنند، متأسفانه افزایش داشته است.
 
دانش آموزان دیدگاه منفی نسبت به معلمان پیداکرده‌اند!

همچنین با آقای خسروی، مدیر مدرسه بنی‌هاشم در محله کیانشهر تهران هم درباره پیامدهای آموزش مجازی گفت‌وگو شده است.

خسروی اصلی‌ترین مشکل آموزش مجازی فعلی را شکل نگرفتن ارتباط میان معلمان با شاگردان و والدین آن‌ها ذکر می‌کند که صدمات روحی زیادی را به کودکان وارد کرده است.

به گفته این مدیر مدرسه برای دانش آموزان مقطع ابتدایی، معلمان بعد از والدین قهرمانان زندگی خود هستند و آن‌ها همواره از نحوه کلام، رفتار و حرکات بدنی معلمان خود الگوبرداری می‌کنند. حال در چنین شرایطی که به دلیل شیوع کرونا مدارس تعطیل‌شده عملاً یک شاگرد پس از طی شدن سال تحصیلی حتی معلم خود را ندیده و صرفاً صدایش را شنیده بنابراین طبیعی است که در مقطع سنی حساس ۷ تا ۱۳ سال دانش آموزان به سراغ تصویرسازی ذهنی از معلمان بروند که عمدتاً به‌صورت منفی است و متأسفانه بعضاً مقدمه شکل‌گیری اختلال وسواس فکری در کودکان دانش‌آموز می‌شود که بسیار خطرآفرین است.

خسروی به مشکل دیگری هم اشاره می‌کند که در حال حاضر به یک معضل بزرگ تبدیل‌شده است. به گفته وی با توجه به فشار بالای وارده بر معلمان به دلیل افزایش شاگردان بیش از ظرفیت کلاس‌های حضوری در آموزش مجازی، آنان ناگزیر مطالبه از پرسش‌های خود را در اسرع وقت طلب می‌کنند و در این حالت معلم دیگر نمی‌داند که پاسخ دانش‌آموز توسط توانایی ذهنی خودش داده‌شده یا با کمک والدین انجام می‌شود.

به گفته مدیر دبستان بنی‌هاشم به دلیل اینکه اکثر خانواده‌های ایرانی در حال حاضر آپارتمان‌نشین هستند، دانش آموزان نیز نمی‌توانند در منزل ساعات مربوط به زنگ ورزش را به‌طور مرتب با همان نشاط و شادابی زمان ورود به مدرسه و در فضای مناسب آنجا سپری کنند و همین امر باعث افزایش مشکلات جسمی و روحی در میان دانش آموزان شده است.

البته خسروی به یک مورد مهم دیگر هم اشاره می‌کند و آن مربوط به مقطع دانش آموزان سال ششم است که در حال حاضر در رده دبستان تعریف شده و در صورت حضوری شدن مجدد مدارس می‌تواند مشکلاتی را برای دانش آموزان پایه‌های اول و دوم در مدارسی که همچنان تفکیک سنی در آن‌ها رعایت نشده ایجاد کنند. به گفته خسروی در بسیاری از شهرستان‌های محروم و برخی مناطق جنوبی شهرتهران همچنان چنین تفکیکی صورت نگرفته است.
 
در نهایت اینکه...
خسروی هم مانند خانم اسفندیاری اشاره به یکی از مشکلات اساسی آموزش مجازی داشت و اینکه در حال حاضر بسیاری از والدین عملاً از یک گوشی هوشمند مشترک برای خود و فرزندان استفاده می‌کنند. و این مشکل در خانواده‌های دارای دو فرزند محصل بیشتر هم شده است. بر همین اساس تعداد اولیایی که درخواست کمک‌های مالی از مدیران مدارس را جهت تأمین گوشی هوشمند دارند به‌شدت افزایش‌یافته است. بنابراین آنچه که می‌توان در جمع‌بندی آسیب‌های آموزش مجازی در سه سال اخیر برای کودکان محصل در مقطع ابتدایی نوشت مشتمل بر چهار مورد است.

۱-اختلال وسواس فکری (OCD) که ناشی از ترس ذهنی کودکان جهت آموزش از معلمانی است که هرگز آن‌ها را ندیده‌اند و صرفاً با شنیدن صدایشان به تصویرسازی ذهنی از آنان روی می‌آورند.

۲- کم‌تحرکی و مشکلات روحی ناشی از آن به دلیل نداشتن زنگ هفتگی ورزش، زنگ پرورشی و تربیتی و آموزش‌های مهارتی در فضای باز مدرسه و عدم کنترل مناسب کارشناسان تغذیه مدارس بر رفتار غذایی کودکان است که عملاً امکان حضور پرنشاط آنان در فضای گرم مدرسه را سلب کرده است و محیط‌های کوچک منازل آپارتمانی شادکامی حین تحصیل را از آنان دریغ کرده است.

۳- انزواطلبی که ناشی از عدم حضور مشترک با سایر هم سن و سالان بر سر کلاس درس است.
 
۴- پرخاشگری به‌ویژه در میان فرزندان خانواده‌هایی که دو محصل را برای یک سال تحصیلی در کنار یکدیگر دارند.

بنابراین آنچه در پایان از صحبت‌های معلم و مدیر مدرسه و همچنین خانواده‌ها می‌توانم نتیجه‌گیری کرد، اینکه در حال حاضر ضرورت بازگشایی مدارس برای سال تحصیلی پیش رو و جبران خسارت‌های گذشته، حتی به‌صورت پاره‌وقت به‌شدت احساس می‌شود و مادامی‌که دانش آموزان پایه ابتدایی حضور در مدرسه و آشنایی نزدیک با معلمان و محیط آموزشی خود را پشت نیمکت‌های کلاس درس تجربه نکنند امکان رشد علمی و پرورش جسمی و روحی‌شان فراهم نخواهد شد. هرچند که با آغاز فصل سرما و ترس از شیوع موج ششم کرونا در میان خانواده‌ها می‌طلبد که چنین حضوری حتماً با برگزاری جلسات اقناعی با والدین صورت گیرد چراکه تجربه تلخ سال گذشته نشان داد که در صورت برطرف نشدن ترس خانواده‌ها از امنیت بهداشتی و سلامتی کامل کادر آموزشی حتی با صدور بخشنامه‌های دولتی هم مدارس شاهد حضور توأمان معلمان و دانش آموزان نخواهند بود و مشکلات ما همان‌طور که قبلاً به تفضیل درباره آن بحث شد، همچنان ادامه خواهد داشت.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha