بررسی آسیب‌های تربیتی آموزش مجازی در گفتگو با محسن ایمانی؛
نکته این است که واقعیت‌های خانه با فضای کلاس متفاوت است. اگر کسی در کلاس حضوری غیبت می‌کرد مشخص بود اما کلاس مجازی قابل‌کنترل نیست. استاد نمی‌تواند تشخیص دهد دانشجو درس را فهمیده یا خیر؟ این‌ها مواردی است که در کیفیت آموزش تأثیرگذار است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ همزمان با شیوع کرونا و با گسترش نگرانی‌ها درباره سلامتی خودمان و اطرافیان‌مان، سبک زندگی و فعالیت‌های روزمره هم تا حدود زیادی دستخش تغییر شده و مجبور شده‌ایم روش‌های جدیدی را برای کارهایمان دنبال کنیم.

یکی از حوزه‌های درگیر با کرونا، عرصه آموزش و تربیت است که با تعطیلی ناخواسته مدارس و دانشگاه‌ها و رواج آموزش مجازی، با چالش‌های گوناگونی روبه‌رو شده است. از افت تحصیلی در سنین پایین گرفته تا خطرات انس گرفتن بیش از حد بچه‌ها با ابزارهای مجازی در سنین نوجوانی که در این ایام بیشتر مایه دغدغه و نگرانی برای خانواده‌ها و معلمان شده است.

دکتر محسن ایمانی، عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت مدرس، در گفتگو با «سدید» به بیان راهکارهایی برای مدیریت بهتر این شرایط پرداخته و نکات قابل توجهی را برای دور ماندن کودکان و نوجوانان از آسیب‌های تربیتی آموزش مجازی بیان کرده است.

آقای دکتر؛ آموزش مجازی و غیرحضوری به خاطر اپیدمی «کرونا» و خطرات آن، به طور اجتناب‌ناپذیر در حال انجام است، اما این شیوه آسیب‌هایی هم ممکن است در این روش آموزشی وجود داشته باشد؛ از دیدگاه شما مهمترین تاثیرات منفی که روزگار کرونا و آموزش مجازی به طور ناخواسته، بر روند آموزش و تربیت داشته و دارد، چیست؟

ابتدا باید یادآوری کنم که روند آموزش به‌صورت طبیعی و منطقی، همان آموزش حضوری است و روشی که می تواند موثر باشد آموزش حضوری است. وقتی میسر نیست و بحث سلامت دانش آموزان و دانشجویان مطرح می شود باید از روش های مجازی استفاده کرد.

نکته ای که باید بدان توجه کرد این است که وقتی حضور دانش‌آموز و دانشجو برای معلم و استاد رودرو است، استاد می‌تواند تشخیص دهد دانشجو درس را فهمیده یا خیر؟ با نگاه به دانشجو و دانش آموز و حالت چشمان آنها که نشان‌دهنده ابهام در یادگیری آنهاست و این هم در تماس چشمی مشهود است، در نتیجه استاد یا معلم این درس را باز تدریس می‌کند. ولی در فضای مجازی وقتی تعداد دانشجویان و دانش‌آموزان زیاد است این امکان میسر نمی شود. به هر حال این سختی ها وجود دارد و اگر بخواهید تک تک بررسی کنید که همه دقت دارند و مطلب را آموخته اند یا نه، به طور مجازی میسر نیست. از این جهت می تواند مشکلاتی وجود داشته باشد که آموزش مجازی خاصیت ارتباط رودررو را ندارد.

نکته بعدی این است که گاهی اوقات استاد یا معلمی که درس را تدریس می کند ممکن است کسی میکروفنش را خاموش کند و کارهایش را انجام می دهد در حالی که در کلاس حضور دارد، در صورتی که در کلاس حضوری این اتفاق نمی‌افتد. اگر کسی در کلاس غیبت می‌کرد مشخص بود که حضور ندارد، اما در فضای مجازی از این جهت قابل کنترل نیست.

این مسائل می تواند میزان کنترل معلم بر روند تعلیم و تربیت دانش آموزان را کاهش دهد، البته شاید این مسئله در دانشجویان کمتر اتفاق افتد. چون دانشجویان حساسیت بیشتری در امر یادگیری دارند. هرچه دوره های تحصیلی بالاتر برود، دقت فرد در امر یادگیری بیشتر می شود، نسبت به دانش آموزانی که به این موضوع و اهمیت آن پی نبرده‌اند که اهمیت درس چیست و باید بدنبال یادگیری باشیم، لذا این ممکن است برای بچه ها در گروه سنی پائین همانند دانشجویان سطح بالا اتفاق نیفتاده باشد.

نکته دیگر این است که واقعیت‌های خانه با فضای کلاس متفاوت است، یعنی وقتی کسی سر کلاس می نشیند، همه غالبا ساکت هستند ولی در فضای خانه این سکوت وجود ندارد. این در خانه بیشتر نمود پیدا می کند که افراد حاضر در خانه کارهای روزمره خودشان را انجام می دهند. سروصدای این امور هم اجتناب ناپذیر است و این عواملی است که تمرکز دانشجو یا دانش آموز را برای یادگیری کم می‌کند.

در حالی که در فضای کلاس معمولاً در جایی که معلم و استاد مدیریت خوبی دارد، کلاس ساکت است و تمرکز بر روی درس هست. این نکته می تواند در یادگیری مطرح شود.

در فعالیت های همزمان، مثل این که دانش آموزی کارتون تماشا می کند و سر کلاس هم حضور دارد، در آموزش حضوری اتفاق نمی افتد. بحث مفصلی را باید در این حوزه داشت. من در انجمن اولیاء و مربیان این پیشنهاد را دادم که مادران بگویند که از لحظه ای که دانش آموزان کلاس را شروع می کنند چه مشکلاتی وجود دارد. برخی مشکل دسترسی به فضای مجازی را دارند و پهنای باند و قطع برق و... وجود دارد. اینها مشکلاتی است که وجود دارد و همگی در کیفیت آموزش مجازی تاثیرگذار است.

نکاتی که بیان کردید، بیشتر صبغه آموزشی دارد، اما یکی از مشکلاتی که از جنبه تربیتی در رابطه با آموزش مجازی وجود دارد، خطر هضم شدن در این فضا هست. این مسئله تا چه میزان قابل پیشگیری و مدیریت است؟

من فکر می‌کنم در جاهایی که والدین تسلط خوبی بر فضای مجازی دارند، می‌توانند کنترل بهتری در این فضا داشته باشند؛ یعنی قدری معایب و محاسن این فضا را برای بچه ها بازگو کنند. به عبارتی هم فرصت ها و هم تهدیدها را برای بچه ها تبیین کنند و تلاش شود بچه ها از فرصت های فضای مجازی استفاده کنند.

این فضا را به گونه ای مدیریت و استفاده کنند که مورد بهره‌برداری مثبت قرار بگیرد؛ مثلاً می‌توان همراه دانش آموزانی که کم سن و سال هستند، قرار گرفت و این همراهی را با آنها داشت که سایت های خوب را استفاده کنند، مثلا روش دانلود کردن کتاب های مفید را یاد بدهند، یا برخی از بحث ها، سخنرانی ها، داستان هایی که می تواند برای دانش آموزان مفید باشد و در فضای مجازی وجود دارد و می توان از آنها استفاده کرد. باید اینها را در اختیار دانش آموزان قرار داد.

حتی دانلود کتاب هایی که برای دانش آموزان مفید است و در فضای مجازی وجود دارد تا به اینها کمک کنند. قبلاً کلی کتاب خریداری می شد و کتاب‌ها هم گاهی آسیب می دید و کسانی که می خواستند نگهداری کنند باید فضای زیادی را اختصاص می‌دادند، اما الان می توان به بچه‌ها آموخت که مثلا چطور در لپ تاب شان کتابخانه مجازی درست کنند که هر زمانی می‌خواهند، کتاب مطالعه کنند.

البته این نکته و راه حل، به سواد رایانه‌ای والدین هم برمی‌گردد!

بله، دقیقا؛ من فکر میکنم شاید بتوان در این فضا سواد رسانه ای را به خود والدین هم داد. گفته‌اند «ذات نایافته از هستی‌بخش، كِی تواند كه شود هستی‌بخش» والدین اگر با این سواد رسانه ای آشنا نباشند، این کمک ها را نمی‌توانند به دانش‌آموزان داشته باشند. همانطور که در غذا خوردن باید حدی را نگه داریم، در استفاده از رسانه نیز سواد رسانه ای و رژیم رسانه ای مطرح می‌شود. در اینجا هم باید از افراط و تفریط به دور بود؛ اگر کم غذا بخوریم دچار سوء تغذیه می‌شویم، پرخوری کنیم دچار عوارض جانبی مختلف می‌شویم. در رسانه نیز همینطور است که باید مشخص کنیم چه زمانی را دانش‌آموز باید صرف رسانه و فضای مجازی کند که از افراط و تفریط ها به دور باشند.

باید به نحوی مدیریت شود که از بدآموزی ها بچه ها دور بمانند. بالاخره تهدیدهای زیادی در این فضای مجازی وجود دارد؛ ممکن است بچه‌ها وارد سایت هایی شوند که بدآموز است، حتی فیلم هایی که می تواند باعث بلوغ زودرس در دانش آموزان شود؛ باید اینها را پرهیز داد و آموزش هایی ارائه شود و سیستم مورد استفاده  دانش آموزان باید مورد رؤیت والدین قرار بگیرد. نباید در اتاق تنها و دربسته از فضای مجازی استفاده شود، مخصوصاً دانش آموزانی که کم سن و سال هستند و تجربه کافی در استفاده از فضای مجازی ندارند.

درباره همین بحث نظارت والدین گاهی مواقع پیش می‌آید که دقت والدین و امر و نهی کردن آنها، جنبه معکوس ایجاد کند و حس کنجکاوی دانش‌آموزان را تحریک کند. این کنترل و نظارت والدین که ضروری هم هست، چه بایدها و نبایدهایی دارد؟

گاهی مواقع ممکن است مستقیم به این موضوع وارد نشوند. مثلا پدر یا مادری به فرزندش بگوید در این سایت کتاب های خوبی است. اگر شما یکی از این کتاب ها را دانلود کنید و برای من بخوانید، خوب است که من هم بتوانم استفاده کنم. خود به خود فرزند را به سمت فعالیت مثبت سوق می دهد. کتابی را دانلود کرده و خودش می خواند و یاد می گیرد و برای والدین هم با صدای بلند می خواند. مثلاً والدین بخواهند کتاب خوبی که به فرزند خود معرفی می کنند را خلاصه کند و در ازای آن، پاداشی را برای این کار در نظر بگیرند.

همچنین رفتار والدین الگوی خوبی برای فرزندان است؛ مثلاً وقتی فرزندان می‌بینند که لب‌تاب یا رایانه پدر روشن است و او دارد فیلم آموزشی مفیدی را تماشا می‌کند یا کتاب مفیدی را دانلود کرده و می‌خواند، اینها هم می آموزند که استفاده بهینه از زمان داشته باشند.

یا مثلا وقتی روی کامپیوتر برنامه نقاشی نصب شده باشد، آنهم در حالی که در گذشته بچه ها با رنگ و قلم‌مو نقاشی می کردند و گاهی رنگ بر روی فرش و دیوار می‌ریخت و مشکلاتی را برای خانه ایجاد می‌کرد، الان بچه ها گاهی می‌توانند نقاشی را از طریق کامپیوتر انجام بدهند. الان رنگی هم روی زمین ریخته نمی شود و خلاقیت هم وجود دارد و می‌توان این فایل‌ها را ذخیره کرد و روند پیشرفت نقاشی بچه ها با این طریق ثبت می شود.

البته شناخت روحیات بچه ها و اینکه به چه سمتی می‌روند هم، مهم است. مثلا از طریق هیستوری کامپیوتر این امکان وجود دارد که والدین چک کنند که بچه ها دیروز چه مسائلی را نگاه کرده‌اند یا پیگیری شده‌اند؛ در واقع وقتی رصد شود که بچه فعالیت های مثبتی انجام می دهد، از سایت های خوب استفاده می کند، دیگر نیاز به این میزان نظارت و نگرانی ندارد تا دانش آموزی که وارد سایت های نامناسب می شود و فیلم های بد را نگاه می کند. در مجموع با این نظارت‌ها، می‌توان مهارت‌هایی در این زمینه کسب کرد.

در کتابی خواندم که این بحث را داشت که والدین حتی در محیط کارشان می‌توانند متوجه شوند که فرزند آنها چه فیلم و برنامه ای را می‌بیند؛ چون این فضای مجازی اگرچه تهدیدهایی دارد، ولی فرصت های مختلفی هم برای کنترل آن وجود دارد. وقتی فرزندان بدانند والدین اطلاعات خوبی دارند، آنها هم سعی می کنند از بحث های مناسب استفاده کنند و فیلم های خوبی را تماشا کنند. اگر یک فیلمی را پدر انتخاب کند و بگوید این فیلم خوبی است و با هم تماشا کنیم، اوقات فراغت دانش آموز به درستی پر خواهد شد.

یک بحثی توسط رفتارگراها مطرح می‌شود که می‌گویند به جای اینکه به رفتارهای منفی بچه ها حمله کنیم، رفتارهای مثبت آنها را تقویت کنیم. وقتی رفتار مثبت در وجود بچه ها فراگیر شد، دیگر جایی برای انجام رفتارهای منفی باقی نمی ماند؛ این تقویت رفتارهای مغایر یا ناهمسان است.

آقای دکتر؛ آسیب دیگری که به موازات آسیب های تربیتی الان در شرایط آموزش مجازی ممکن است ایجاد شود، حذف گروه های همسالان و حذف ارتباطات و مهارت‌های اجتماعی بچه هاست. تا زمانی که آموزش حضوری برپا بود، مهارت نه گفتن، مهارت دوست‌یابی، کار تیمی و امثال این‌ها تاحدودی مطرح بود که با بحث آموزش مجازی، همه اینها تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. این مسئله حذف یا ضعیف شدن روند مهارت‌‌آموزی اجتماعی، چطور قابل جبران است؟

ببینید، یک بحثی را در علوم اجتماعی مطرح می‌کنند که فازهای مختلف اجتماعی توضیح داده شده است. می‌گویند گاهی می شود اوقات فراغت را بصورت فعال و گاهی منفعل پر کرد. منفعل این طور است که بازی فوتبال را تماشا کنیم، فعال این است که در آن بازی فوتبال خودمان هم به نوعی شرکت کنیم.

اگر برخی از مسائل را نمی توان به صورت فعال حضور پیدا کرد و آموخت، می توان از طریق روش های دیگری تا حدی این را جبران کرد. مثلاً فیلمی که رابطه خوب نوجوان با دیگران را به تصویر می‌کشد و نوجوان هم در آن فضا بدلیل کرونا حضور پیدا نمی کند که آسیب ببیند، اما از طریق رسانه یا صداوسیما این فیلم را می بیند که چطور باید به دیگران احترام گذاشت.

مثلا مهارت های زندگی و سبک زندگی و روابط اجتماعی و فردی، در فرهنگ ما وجود دارد؛ گاهی اینها از دنیای غرب می آید با ولع بیشتری آدم ها بدان توجه می‌کنند. مثلا مهارت حل مسئله در فرهنگ خودمان داشته‌ایم. اگر این فرهنگ را نداشتیم چطور مسائل مردم و جامعه از گذشته تاکنون حل می‌شد؟ 

یا مهارت تصمیم گیری و امثال آن در گذشته هم بوده. گاهی ممکن است از طریق فیلمی، آن چیزی که می خواهید برای فرد بوجود بیاورید. فیلم این زمینه را فراهم می کند که با تماشای آن بتواند این مهارت را بیاموزد.

روانشناسان از این روش با عنوان روش «یادگیری مشاهده ای» یاد می کنند. در فضای رسانه می‌توان بازی هایی را مشترک انجام داد. کسی در این خانه با پسرخاله‌اش در خانه دیگر، بازی مشترک می توانند انجام دهند. می توان این زمینه ها را فراهم کرد. یا مثلا گفتگوهای اقوام و فامیل کی دیگر از این عرصه هاست؛ نمی توان افراد را در کنار هم داشت ولی می توان از راه دور گفتگوهایی انجام داد و والدین هم می توانند نظارت داشته باشند و نکات مهارتی و ارتباطی را به بچه ها مشاوره بدهند.

فضای مجازی فشردگی زمان و مکان را بدنبال داشته و توانسته دورها را نزدیک کند، وقتی ارتباطات اینچنینی با اقوام و فامیل داشته باشد، احساس تنهایی از بین می رود.

البته این شرایط اضطرار هم همیشگی نیست؛ این طور نیست که هیچ وقت قرار نیست همدیگر را ببینیم و آدم ها با هم ارتباط نداشته باشند. بالاخره در این دوره محدود می توان از روش های جایگزین اینچنینی استفاده کرد تا آن خلاء مهارتی پر شود و عدم آموزش مهارت ها، به بچه ها آسیب وارد نکند.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha